نیازها و رفتارهای جدید نوجوان هنگام بلوغ به تناسب سن


شوون رفتاری جدید


بلوغ به تناسب سن نیازها و رفتارهای جدید برای نوجوان می آفریند که بخشی از آنها به اختصار به این شرح است:

 

تمایل به عضویت در گروه های دوستی: گروه دوستی همسالان امکاناتی برای مشاوره، یادگیری مهارت های جمعی، کسب آگاهی، تمرین استقلال، در میان گذاشتن مشکلات و احساسات بلوغ، کنترل رفتار و روابط عاطفی گسترده تر در اختیار نوجوان قرار می دهد. گروه های دوستی به بهبود روابط عاطفی و اجتماعی و سازگاری وی کمک می کند و نوجوان را در معرض تعامل انسانی و دلخواه قرار می دهد. افراد در سن بلوغ دوستانی را ترجیح می دهند که هوش، شکل ظاهری، استعدادهای ویژه و توانایی جلب جنس مخالف را داشته و انعطاف پذیر و مهربان و مشتاق باشند. یک دوست چه الگو باشد و چه نیاز به کمکی داشته باشد یا حتی حس همذات پنداری ایجاد کند، برای نوجوان محترم است. نوجوان در دوره بلوغ نسبت به گروه دوستانش تعصب دارد و بدون قضاوت آنها را افرادی شایسته و لایق می پندارد.

 

تحرک: نوجوان سرشار از انرژی است. بخشی از این انرژی که از سوخت و ساز ویژه بدن وی ناشی می شود در راه انگیزش جنسی صرف می شود و بخش دیگر به صورت مبارزه طلبی، پرخاشگری، حادثه جویی، سرکشی، عصیان و حرافی تجلی می یابد. در این باره ورزش بهترین روش تخلیه انرژی محسوب می شود که سلامت جسم و روح وی را به ارمغان می آورد.

نداشتن تعادل رفتاری: تغییرات پر دامنه و سریع بلوغ موجب می شود نوجوان تقدم و تاخر کارهایش را از دست بدهد. او نمی تواند برای روزمرگی اش اولویت خاصی را برگزیند و از این رو ممکن است در امور درسی اش به افت و بی انگیزگی دچار شود. یا برای مثال، تعادلی منطقی میان ساعات بازی و خوابش برقرار کند. ممکن است انرژی زیادی برای یکی از فعالیت های روزمره صرف کند و از کارهای دیگر باز ماند. کمک و مشاوره والدین در این باره ضروری است.

بدبینی و شک: ارزش قائل شدن بیش از اندازه و مطلق برای هنجارهای اخلاقی و احتمالا نیافتن آنها در رفتار و کردار والدین و اطرافیان احساسات نوجوان را برمی انگیزد و او را به شک و تردید دچار می کند. این تردید و بدبینی پس از آن ممکن است به رذایل اخلاقی نظیر استعمال دخانیات و مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی، رفتارهای پر خطر جنسی یا حتی اعتیاد به مصرف قرص های آرامبخش منجر شود. هدایت نوجوان، بازآفرینی ارزش ها و کمک به وی برای درونی کردن آنها در این باره شیوه ای کارآمد است.

توجه بیش از اندازه به اندام و ظاهر: توجه به ظاهر در دوران بلوغ تا حدی طبیعی است و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد، اما فراموش نکنیم افراط در آن که از بیکاری نوجوان و احتمالا ایجاد انگیزه های کاذب از سوی دیگران ناشی می شود، ممکن است به بیماری های روحی و روانی، توهم و تلقیات نادرست درباره اندام و ظاهر منجر شود.

عقاید نادرست و رفتارهای نامناسب: تازه بالغان بیشتر در میان جمع رفتار مناسبی ندارند یا سخنان نسنجیده به زبان می آورند. حتی ممکن است بیش از اندازه منزوی و گوشه گیر باشند و به افکار و عقایدی در تایید آن دست یابند.

صحبت و مشاوره با نوجوانان و شرکت دادن آنها در مناسبات و اجتماعات فامیلی می تواند از طریق تقویت مهارت های ارتباطی تاثیری مثبت بر عقاید و رفتار آنان ایجاد کند.

نداشتن انگیزه و ترسیم نکردن آینده ای روشن: طبق تحقیقات انجام شده میان یاس از آینده در دوران نوجوانی و تکامل شخصیت با بزهکاری اجتماعی رابطه ای معنادار وجود دارد. معضلات اجتماعی اصلی ترین متهم این یاس شخصیتی است و از آنجا که حل این معضلات وسیع به راحتی امکان پذیر نیست تنها روش موجود برای جلوگیری از افسردگی و بدبینی به آینده در نوجوان، جانبداری از او در برابر مشکلات فراگیر جامعه و همزمان انگیزش منطقی وی برای غلبه بر آنهاست. باید به نوجوان کمک کرد تا دنیا را به اندازه نیاز بشناسد، خویشتن را دوست بدارد و جایگاهی منطقی و عقلانی برای خویش در جامعه پیرامون تصویر کند.