وقتی سرمان توی کتاب نیست


چه چیزهایی نمی گذارند درس بخوانیم

وقتی دیگر قرار می‌شود بنشینیم و برای امتحانات درس بخوانیم اول از همه تمام خانواده را مطلع می‌کنیم که ما قصد درس خواندن داریم و بعد خط و نشان می‌کشیم که سر و صدا نکنند، صدای تلویزیون را کم کنند، ما را به هر بهانه‌ای صدا نزنند، آرام صحبت کنند یا اصلا با هم صحبت نکنند! حق ندارند فیلم نگاه کنند، مهمان دعوت کنند و... خلاصه بعد از این که حافظ شیرازی هم متوجه درس خواندن ما شد و استرس امتحان را بین اعضای خانواده تقسیم کردیم آن وقت تازه می‌نشینیم تا درس بخوانیم اما باز هم این وسط خیلی چیزها هست که مانع این می‌شوند تا ما درس بخوانیم و سرمان توی درس و کتاب باشد.

 

 وقتی حواس‌مان نیست

شاید بیشتر شبیه روایت روزهای امتحان است، روایت و تصویری از روزهایی که می‌نشینیم پشت میز و تصمیم داریم واقعا درس بخوانیم! فرقی نمی‌کند پشت یک میز تحریر باشیم یا پشت یک میز کوچک روی زمین، باید طوری فضا را برای خودمان امتحانی کنیم تا حس درس خواندن‌مان بیاید، یعنی ذهن و فکرمان را آرام کنیم تا این آرامش اجازه دهد درس بخوانیم و امیدی به گرفتن نمره داشته باشیم. توی این ایام با این که خواهر کوچیکه، مادر و حتی پدرمان هم جرات نمی‌کنند برای خرید نان یا شستن ۴تکه ظرف ما را از اتاق بیرون بکشند اما باز هم چیزهایی هست که توی همان اتاق، مانع درس خواندن ما می‌شود برای ما که این اتفاق زیاد افتاده است شاید برای شما هم این روایت تکرار شده باشد و در ایام امتحانات با چیزهای وقت گیر مواجه شده‌اید، چیزهایی که گاهی مثل سد مانع تمرکز و درس خواندن‌تان شده است.

 

اتاق شلوغ

وقتی خودمان و خودشان (خانواده محترم‌مان) را کاملا مطمئن کردیم که باید درس بخوانیم اولین چیزی که روزهای اول درس خواندن، جلوی تمرکز ما را می‌گیرد و هی حواس ما را پرت می‌کند همان اتاق شلوغ و پلوغ اطراف‌مان است که اجازه نمی‌دهد ما درس بخوانیم. میز تحریر با تمام وسایل رویش و حتی آویزهای در و دیوار توی این ایام هی به ما چشمک می‌زنند! گاهی حتی به سرمان می‌زند در همان روز امتحان دکور اتاق را عوض کنیم، کمد کتاب‌های‌مان را مرتب کنیم یا اگر شود یک اتاق تکانی راه بیندازیم! همه این‌ها زمانی است که اتاق‌مان نامرتب یا پر است از وسائلی که هر کدام شان یک کوله بار خاطره است. حالا آدم در این اوضاع یک چشمش به کتاب است یک چشمش به کمدش، یک صفحه کتاب می‌خواند یک دور کتاب‌هایش را جا به جا می‌کند، یک فصل درس می‌خواند یا با یک نگاه به عروسک روی میزش یاد خاطرات سال ۴۲ می‌افتد و... بیشتر از آن که برای خانواده‌مان خط و نشان بکشیم که حق ندارند از یک وجبی ما رد شوند، چون حواس‌مان پرت می‌شود، بهتر است همان اول، اتاق‌مان را مرتب کنیم. وسایلی که حواس‌مان را پرت می‌کند و یا ما را می‌برد توی عالم خاطرات جمع کنیم و اگر جمع کردن یا مرتب کردن اتاق خیلی وقت‌مان را می‌گیرد اتاق دیگری را برای درس خواندن انتخاب کنیم. اتاقی که ذهن ما را آرام کند و فکرمان را مشغول چیزی نکند.

 

 همراه خاموش

خودمان را هم که بکشیم از صبح که بیدار شویم تا شب، ۱۲ ساعت بیشتر مفید نمی‌توانیم درس بخوانیم. حالا فکرش را بکنید تازه وارد فضای درس خواندن شده‌ایم که دوستان‌مان با پیام‌های شان وقت ما را ثانیه به ثانیه می‌گیرند یا ما باید جواب دهیم یا باید منتظر جواب دوستان‌مان باشیم، بعد که نگاه کنید چند ساعت گذشته و نفهمیده‌ایم دقیقا چه خوانده‌ایم! تازه پیام که خوب است شما تصور کنید توی همین روزها که هر یک ساعت برای شما حکم پاس کردن یک درس را دارد یکی از دوستان قدیمی‌تان که فیلش یاد هندوستان کرده است با شما تماس گیرد! صحبت کردن با او را با همه خاطراتی که برای‌تان زنده می‌شود یا حرف‌هایی که زده شده و فکرتان را درگیر کرده است با هم جمع کنید می‌بینید اصلا ارزش این را ندارد که توی اوج ساعات مهم درسی، گوشی‌تان روشن باشد پس خاموشی بهترین اتفاق است.

 

مهمانی‌ها

مسلما به خاطر آن ژست درس خواندنی که در ابتدای ایام امتحانات برای خانواده‌تان گرفته‌اید خودشان می‌دانند که شما اهل مهمان بازی نیستید پس اگر جایی بروند حتی اگر خودتان هم بخواهید شما را خدا رو شکر با خودشان نمی‌برند، اگر این اتفاق بیفتد که اتفاق خیلی بدی است! چون با یک حساب سر انگشتی متوجه می‌شوید تنها یک مهمانی که شامل بازدید بستگان بدون صرف شام باشد چیزی حدود ۲ ساعت تا ۲:۳۰ وقت شما را می‌گیرد تازه اگر پس لرزه‌ها و عواقب بعدش را حساب نکنیم. پس خودتان را گول نزنید که این موضوع وقتی نمی‌برد. خودتان بهتر می‌دانید که توی این ایام همان ۲ ساعت درس ارزش ۲ نمره‌ای دارد. حالا می‌ماند مهمان‌هایی که یکهو یعنی کامل سرزده به خانه شما می‌آیند مخصوصا اگر یکی از این مهمان‌ها پسر عمه یا دخترخاله‌مان باشد. در این موقعیت باید خودتان را مدیریت کنید. چون مهمان‌ها از دست شما خارج هستند، اول تنها به خوش آمدگویی بسنده کنید و بعد عذرخواهی کنید و بگویید که امتحان دارید در این حالت هم شما یک دیداری داشته‌اید هم آن‌ها به خود اجازه نمی‌دهند که وارد اتاق‌تان شوند. بعد می‌توانید در این مدت بلند بلند درس بخوانید تا حدی که شما صدای مهمان‌ها را متوجه نشوید این به معنی این نیست که داد بکشید حواس‌تان باشد بلند خواندن با داد زدن فرق دارد.

 

 فیلم و کتاب‌های نادیده و نخوانده

همه ما یک‌سری فیلم‌ها و کتاب‌هایی داریم که گذاشته‌ایم برای روزهای مبادا! گاهی توی ایام امتحانات به خاطر این که یا خیلی خسته می‌شویم یا دل‌مان می‌گیرد بس‌که خانه‌نشین بودیم، یاد این مجموعه بزرگ سرگرمی می‌افتیم و آن وقت به جای درس خواندن وسوسه می‌شویم چند تا فیلم ببینیم یا چند تا از آن مجلات یا کتاب‌هایی که تا نیمه رهایشان کرده‌ایم را بخوانیم. این مجموعه‌ها جزو وسایلی است که باید بروند توی کمد و درشان قفل شود چون بودن‌شان جلوی چشم تنها دردسر درست می‌کند.

 

 

 تلویزیون و اینترنت

خدا این مجموعه‌های تلویزیونی را که آدم معتادش می‌شود هدایت کند! حالا این که صدا و سیما دوست دارد دقیقا در ایام امتحانات ۴۰ تا سریال شبانه پخش کند به شما ربطی ندارد شما باید جلوی خودتان را بگیرید. بهترین کار این است که هیچ سریالی را دنبال نکنید و اگر دنبال می‌کردید کنار بگذارید! با خودتان فکر نکنید چشم بسته غیب گفته‌ام! خودمانیم، هر سریالی کمش ۴۵ دقیقه است که با پیام‌های بازرگانی‌اش آن هم در ساعات خیلی مفید مثل ۸ یا ۹ شب حدود یک ساعت‌و‌نیم وقت می‌گیرد که واقعا زمان زیادی است. برای این‌که خودتان را ترک دهید خانواده را مجبور نکنید که تلویزیون را خاموش کنند این مشکل شماست. فقط چند شب بخواهید که صدای آن را به حداقل برسانند یا بعدش برای‌تان ماجرا را تعریف نکنند که شما جذبش شوید. ۲ شب که نبینید چون موضوع سریال از دست‌تان خارج می‌شود دیگر خیلی تمایل به دیدن آن نخواهید داشت. ماجرای اینترنت و شبکه‌های مجازی و این که چه وقتی از شما خواهد گرفت را بهتر از هر کسی می‌دانید. در این یک مورد از خانواده بخواهید شما را کنترل کنند و اجازه ندهند پای سیستم بنشینید. فقط یک کامنت گذاشتن و سری به وبلاگ چند تا از دوستان زدن و بعد همه ایمیل‌های خود را بررسی کردن ۳ یا ۴ ساعت وقت خواهد برد. می‌توانید توی این مدت اینترنت خود را قطع کنید.

 

 

 کار

آدمی که می‌خواهد درس بخواند باید فقط درس بخواند. شرکت در همایش‌ها و جلسات کاری در یک روز ۳ یا ۴ ساعت زمان می‌برد اگر کار دایمی دارید حتما مرخصی بگیرید و اگر نمی‌توانید کارتان را در همان زمان کاری محدود کنید اگر می‌خواهید در رودربایستی همکاران یا رئیس‌تان گیر نکنید، بهتر است کمتر جلوی چشم باشید و بعد از ساعت اداری هم ارتباطات تلفنی و ایمیلی خودتان را با آن‌ها قطع کنید. اجازه ندهید مسایل حاشیه‌ای کار که خیلی مهم نیست به درس‌تان لطمه بزند بعد از ایام امتحانات می‌توانید دل همکاران و رییس‌تان را به دست آورید.